یک تبسم کافیست!



 

 

 

 درود

به اصرار پسرم کاوه برای دیدن فیلم به سینما رفتیم و فیلم مصادره را دیدیم.

فیلمی که قرار بود طنزی ی باشد به کارگردانی مهران و بازی رضاعطاران، میرطاهر مظلومی، هومن سیدی و خود مهران و بابک حمیدیان .

دو هنرپیشه خارجی زن به نام های ملینا و آلیسا که ارمنستانی هستند هم بازی کرده اند. 

من بیننده دشوار پسندی نیستم و انتظار طنز کلامی و جک های زیر زانویی!! همانند فیلم های دیگر باب روز عطاران این روز ها را داشتم اما متاسفانه تیکه های طنز و همان شوخی های سخیف را هم به بدترین شکل اجرا  کردند و به جز در یک صحنه (همان موضوع نخ نمای ختنه) کسی نخندید. هومن سیدی همانند عاشقانه بود بدون تغییری ولو اندک و عطاران هم همان آدم پاک من سالوادور نیستم و گینس و 

این فیلم ، داستان یک کارمند سازمان اطلاعات و امنیت در حکومت سابق با بازی عطاران است که از هالویی کم از کودن ترین کمدین ها مانند نورمن ویزدوم ندارد اما  یک زن خواننده از آمریکای لاتین را به همسری در می آورد و سریعا صاحب پسری زکریا نام می شود.

کارمند  ما با خانواده٬ بعد از انقلاب به خارج می رود و همراه با پسرش با بازی هومن سیدی روزگار می گذراند و زنش به دنبال عشق قبلیش می رود. پس از خوردن به پیسی سعی در برگرداندن زمین های به خیال خودش مصادره شده در طی انقلاب دارد و خاوندی نامی زمین هایش را بالا کشیده و تنها آدم بده ی فیلم است

ایرادات منطقی فیلمنامه بسیار تابلو و فاحش است. همسر نقش اول فیلم خواننده ای اسپانیولی زبان با موسیقی و لباسی از آمریکای لاتین معرفی می شود اما بعدا یادشان می رود و خانه پدری ایشان و کل ماجرای آن ور آب، در خود ایالات متحده است نه آمریکای جنوبی یا لاتین و به زبان انگلیسی! 

کل زمین های مورد مناقشه را در هنگام ازدواج به اسم خانم خارجکی در می آورد همانجا که می گوید این زمینی که بهت دادم بزرگ و درازه و زن قبول می کند. بعدا کل تیم یادشان می رود زمین ها دیگر مال عطاران نیست و کل فیلمنامه و حتی اسم فیلم برپایه این اشتباه پیش میرود! 

در صحنه ای ، بعد از گذشت بیش از سی سال از مهاجرت، عطاران حسابی پیر و موهایش سفید شده اما رئیسش با بازی میرطاهر مظلومی با همان چهره ی سی سال قبلش حضور دارد! 

دقیقا در صحنه بعد که نشان دهنده چند صباحی بعد است تازه گریمور یادش می افتد تا رئیس را پیر کند.

عکس هایی از تجمعات پدر و پسر به دست نیروهای اینور آبی می افتد و پدر و پسر استدلال می کنند چون ترتیب دهنده تجمعات اعتراضی خیابانی، رئیس سابق بوده پس قطعا ایشان عکس ها را انداخته و به نیروهای اطلاعاتی داخل ایران فرستاده و آدم آن هاست! 

به نظر من کل این فیلم آبکی، بده بستانی  تابلو با ممیزی کنندگان بود که شما بگذارید ما بدل های ابی و فرهاد و خواننده زن و کلی خانم های بدون حجاب خوشگل خارجی را بازی دهیم، ما هم دربست مانیفیست شما (احتمالا بانو نرگس آبیار که مشاور کار گذاشته شده بودند) را به مخاطب منتقل؟؟ می کنیم.

 

 

 

 


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

علاقه مندی های من تیم زیرو chi begam خبرنامه به روز و تخصصی سینما سریال های شبکه نمایش خانگی لذت ریاضیات شهید فهمیده تيتر کده markazkharidcom narniyan